Web Analytics Made Easy - Statcounter

محسن هاشمی در یادداشتی که بهمین مناسبت در روزنامه سازندگی نوشته است، با تیتر «بانی امنیت» به استقبال ششمین سالگرد پدر رفته است و معتقد هاشمی رفسنجانی بانی امنیت پایدار در کشور بود؛ آیا این ادعا درست است؟

به گزارش ایران اکونومیست، 19 دی ماه سالگرد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی است و به‌همین مناسبت محسن هاشمی در یادداشتی که بهمین مناسبت در روزنامه سازندگی نوشته است، با تیتر «بانی امنیت» به استقبال ششمین سالگرد پدر رفته است و معتقد هاشمی رفسنجانی بانی امنیت پایدار در کشور بود؛ مسئله‌ای که این روزها دچار اخلال شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

آقای محسن هاشمی همواره در یادداشت‌های خود آنجا که به نام پدر می‌رسد تلاش می‌کند تا تاریخ متعلق به ایشان را سفیدنمایی کرده و عاری از هرگونه اشکالات و اشتباهات نشان دهد؛ گو اینکه به مدیریت ایشان نقدی وارد نیست درحالی‌که اگر نقدها برشمرده شود، چراغ راهی خواهد بود تا با اصلاح آن اشکلات نسل‌های بعدی درست‌تر گام بردارند و اگر اقدامات مثبتی هم در آن دوران صورت گرفته بهتر به چشم بیاید. 

در یادداشت اخیر آقای هاشمی دو نکته قابل توجه است: ساخت امنیت پایدار در دوران دولت موسوم به سازندگی و نگاه مرحوم هاشمی به دو عنصر رضایت عمومی و رفاه مردمی بعنوان ضامن امنیت داخلی و دیگری، میانه‌روی و تنش‌زدایی و دوری از ماجراجویی در دیپلماسی و میدان!

در مقابل روایت آقای هاشمی، باید گفت که اولین اعتراضات که اولین اعتراضات اقتصادی و اجتماعی در بعد از انقلاب در دوران ریاست‌جمهوری پدر ایشان رخ داد. اتفاقات اسلامشهر در سال 74 و همچنین کوی طلاب مشهد در سال 71 که البته با ورود اراذل و اوباش و وابستگان به منافقین هر دو اعتراض به اغتشاش و شورش تبدیل شد، زمینه‌های اقتصادی و اجتماعی داشتند.

در خاطرات آیت‌الله اشاره‌ای به ریشه مشکلات نیست بلکه صرفاً روایت کوتاهی از آن است. آن دوران فضای مجازی و شبکه اطلاعات مانند امروز نبود اما اشارات خود آیت‌الله به مشکلات اقتصادی است: «از پیش از ظهر خبر رسید که در اسلامشهر و روستای اکبرآباد، جمعی از مردم در اعتراض به گران شدن کرایه مینی‌بوس‌های خط اکبرآباد شلوغ کرده‌اند و دست به راه بندان و تخریب زده‌اند و با نیروهای انتظامی درگیر شده‌اند. تا عصر مرتباً گزارش می‌رسید...»(15 فروردین 74)

درباره مشهد نیز می‌خوانیم: «درخصوص برخورد با عوامل آشوب و شرارت که در شیراز و اراک و امروز در مشهد اتفاق افتاده، تأکید شد. با استاندار خراسان تلفنی مذاکره کردم.»(9 خرداد 71)

این اعتراضات به‌ویژه آنچه در اسلامشهر رخ داد، ناشی از توسعه نامتوازن بود. گران شدن زندگی در تهران و بالارفتن نرخ اجاره‌بها و خرید مسکن، موجب رشد حاشیه‌‌نشینی در نقاطی مانند اسلامشهر شد و آنچه محسن هاشمی از آن تحت عنوان رفاه عمومی یاد می‌کند، شاید جزو تمنیات آیت‌الله بوده اما کاملاً برعکس آن عمل شد. ظهور واژگانی در ادبیات سیاسی کشور همچون «طبقه نوکیسه»، «تجمل‌گرایی»، «اختلاس» از دوران مرحوم هاشمی شروع شد و سنگ بنای بدی برای دولت‌های بعدی بود تا در حرکت روی ریل توسعه نامتوازن حرکت کنند. 

بخش دوم اظهارات ایشان که دوگانه دیپلماسی _ میدان را دوباره زنده می‌کند و از سیاست میانه‌روی و تنش‌زدایی حرف می‌زنند نیز برای آگاهان و افرادی که نیمه اول دهه هفتاد را درک کردند، علامت سوال‌های فراوانی ایجاد می‌کند. اگرچه سیاست آیت‌الله نزدیکی به غرب و ارتباط با کشورهای اروپایی بود، اما نداشتن نقشه راه و ایده در نحوه دیپلماسی موجب خسارت‌های درس عبرت‌هایی برای آینده شد. 

ماجرای خوش‌بینی هاشمی به آمریکا در ماجرای گروگان‌های لبنان، از صفحات ویژه‌ی تاریخ جمهوری اسلامی است. ایران با وساطت دبیرکل سازمان ملل و وعده‌های آمریکا به آزادی گروگان‌هایشان از دست حزب‌الله لبنان کمک می‌کند و در انتظار مشاهده حسن‌نیت طرف غربی و همان اَجری که بوش پدر (رئیس‌جمهور وقت آمریکا) داده بود، می‌ماند اما پس از گذشت مدت‌ها خبری از وعده طرف آمریکایی نمی‌شود لذا مقامات ایرانی با دبیرکل سازمان ملل تماس می‌گیرند که چرا خبری از تحقق وعده بوش پدر نشد؟

مقامات ایرانی که در داخل کشور نیز به‌شدت به‌جهت کمک برای آزادی گروگان‌ها و عدم دریافت امتیاز از آمریکایی‌ها تحت فشار بودند، با پیکو، همان فرستاده دبیرکل سازمان ملل به تهران تماس می‌گیرند که چرا آمریکا نامه تشکر نمی‌فرستد؟ جان پیکو نیز به گوش مقامات آمریکایی می‌رساند: ایرانی‌ها منتظر یک حرکت از طرف آمریکا هستند. باید منصف باشیم، چون من به آنها قول دادم!

آقای محسن هاشمی باید یادشان باشد که در مقدمه کتاب خاطرات سال 70 آیت‌الله با عنوان «سازندگی و شکوفایی» نوشته است: «آمریکا، علی‌رغم وعده‌هایی که به وسیله ژاپن، دبیرکل سازمان ملل و ترکیـه بـرای کمک ایران به نجات گروگان‌ها در لبنان داده بود، به وعده‌ها وفـا نکـرد و همچنـان در شرایط منفی روابط بودیم. گرچه پیامهای دوستانه‌ای ارسال می‌داشت و خواسـتار همکاری بیشتر بود، ولی جواب ما این بود که برای اثبات صـداقت، لازم اسـت ابتـدا اموال و کالاهای ایران را که ظالمانه نگه داشته بود، به مـا پـس بدهـد، ولـی زیـر بـار نمی‌رفت و این وضع تاکنون، به همین منوال ادامه داشته است.»

این ساده‌اندیشی در روابط بین‌الملل موجب نشد تا هاشمی رفسنجانی از آن درس بگیرد بلکه همچنان تا پایان عمرش نیز درصدد بود تا با همان دست‌فرمان خوش‌بینی با آمریکا پیش برود. با روی کارآمدن دولت آقای حسن روحانی که مورد حمایت و تایید جدی آقای هاشمی قرار داشت و ترکیب وزارت‌‌خارجه که عمدتاً مدیران دولت‌های دوران هاشمی و خاتمی بودند، مذاکراتی رقم خورد که به برجام منتهی شد. هرچند عمر مرحوم هاشمی رفسنجانی کفاف نداد تا خروج آمریکا از برجام و بدعهدی اروپایی‌ها را ببیند اما وی در دوران حیاتش و بعد از امضای برجام به شکل صد درصدی از آن حمایت می‌کرد و هیچگونه نقدی را برنمی‌تافت تا جایی که منتقدان برجام را به هم‌زبانی با نتانیاهو متهم کرد! او گفته بود بعد از برجام حالا راحت می‌توانم بمیرم؛ اما بعد از فوت او مشخص شد که مذاکرات بد و خوش‌بینی به آمریکا سکوی چه فشارهای سنگینی به ایران شده است!

در حقیقت برخلاف آنچه محسن هاشمی نوشته است، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی اگرچه زحمات فراوانی در دوران نهضت و بعد از آن کشید، اما عدم ایده‌ داشتن وی برای حکمرانی و توسعه نامتوازنی که بنا نهاد موجب شد تا اولین اعتراضات اقتصادی و اجتماعی و در پی آن اخلال در امنیت را در دوران ایشان شاهد باشیم. سیاست‌ورزی آیت‌الله و منش وی به نحوی بود که دولت‌هایی که بیشتر در مسیر وی حرکت کردند، بیشتر هم با ناامنی و اعتراض روبه‌رو بودند نظیر آنچه در دی ماه 96 و آبان 98 با آن روبه‌رو بودیم. 

 

منبع: خبرگزاری تسنیم

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: دبیرکل سازمان ملل هاشمی رفسنجانی بانی امنیت محسن هاشمی گروگان ها آیت الله

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۰۳۲۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

هزینه فایده سفر رئیس جمهور به پاکستان

محمد حسین بنی اسدی، سرکنسول سابق ایران در لاهور پاکستان و کارشناس مسائل شبه قاره در یادداشتی برای جماران نوشت:

ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور کشورمان به‌دعوت ‌آقای شهباز شریف نخست وزیر  پاکستان، در راس یک هیئت عالی رتبه سیاسی ، اقتصادی ، امنیتی و فرهنگی و به منظور یک دیدار سه روزه رسمی در تاریخ  سوم اردیبهشت وارد اسلام آباد پایتخت پاکستان شد . ابراهیم رئیسی  پس بازدید از دو شهر بزرگ لاهور و کراچی در تاریخ پنجم اردیبهشت این کشور را به مقصد سریلانکا ترک کرد.

ابراهیم رئیسی در بدو ورود به اسلام آباد از سوی آقای ریاض حسین پیرزاده وزیر مسکن پاکستان مورد استقبال قرار گرفت . رییس جمهور کشورمان در کاخ نخست وزیری مورد استقبال شهباز شریف نخست وزیر قرار گرفت و طی اقامت در اسلام آباد  علاوه بر نخست وزیر با آصف علی زرداری رئیس جمهور ، ایاز صادق رئیس مجلس نمایندگان، یوسف رضا گیلانی رئیس مجلس سنا  و  ژنرال عاصم منیر فرمانده ارتش پاکستان دیدار و گفتگو کرد.  

طبعا در این گفتگوها طیف گسترده ای از موضوعات سیاسی، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی در حوزه‌ دوجانبه، منطقه ای و بین المللی  مورد  گفتگو و تبادل نظر قرار گرفت که  منجر به امضای  هشت فقره سند شامل ٣ توافقنامه و ۵ یادداشت تفاهم مشترک بین ایران و پاکستان به شرح زیر شد : ١. موافقتنامه امنیتی  ٢. موافقتنامه قضایی در امور مدنی و تجاری ٣. موافقتنامه در امور بهداشت دامی ۴. یادداشت تفاهم  ایجاد مناطق آزاد و مناطق ویژه اقتصادی ۵. یادداشت تفاهم توسعه منابع انسانی پاکستان ۶. یادداشت تفاهم  تبادل فیلم‌های سینمایی ٧. یادداشت تفاهم شناسایی متقابل استاندارد ٨. یادداشت تفاهم همکاری های حقوقی .

سرانجام  این دیدار با صدور یک بیانیه مشترک مرسوم در سفرهای سطح بالا به اتمام رسید و  آقای رئیسی اسلام آباد را به مقصد لاهور و کراچی ترک کرد.

 دیدار رییس جمهور به پاکستان قبل از تنش اخیر  بین ایران و اسرائیل تنظیم شده بود و ارتباطی با تحولات اخیر در آسیای غربی نداشت.گرچه توسط برخی شخصیت‌ها اشاراتی به  اقدام شجاعانه ایران در هدف قرار دادن اسرائیل  شد.

طی این سفر رسانه های پاکستان  در سطح گسترده ای به پوشش خبری پرداختند.  در سفر به لاهور و کراچی نیز مجموعه ای از برنامه‌های عمدتا فرهنگی و دیپلماسی عمومی برای رئیس جمهور و همسرش تدارک دیده شد که انعکاس گسترده ای در ایران  و پاکستان داشت.  در نظام‌های فدرال مانند پاکستان  سروزیر ایالت یا استاندار و وزیران ایالات هیچگونه اختیار مذاکره و تبادل نظر در امور کلان مثل سیاست خارجی، دفاعی، امنیتی و اقتصادی ندارند و صرفا سفر رئیس جمهور به این دو ایالت در چارچوب دیپلماسی عمومی  قابل ارزیابی است .

تبادل سفر و گفتگو های مستمر و مستدام در سطوح عالی بین دو کشور همسایه امری پسندیده و ضروری است مشروط بر اینکه اینگونه سفرها به نتایج ملموس منجر  و  موازین معمول و تشریفاتی در شأن  دو کشور نیز  مراعات شود.   به تعبیری مورد اشتیاق طرفین  و به صورت مرضی الطرفین  صورت گیرد ، در این سفر مواردی احساس می شود که نشان از عدم اشتیاق  طرف پاکستانی می دهد از جمله در حوزه تشریفات و استقبال از رئیس جمهور کشورمان  نوعی عقب گرد نسبت به گذشته احساس می شود .

 به یاد دارم در سفر آقای روحانی به اسلام آباد در سال ۹۵ که شخصا شاهد بودم در همین  فرودگاه‌ شخص نواز شریف نخست وزیر وقت در پایین پلکان هواپیما از آقای حسن روحانی استقبال کرد و به نشانه احترام چند توپ نیز شلیک شد، به هنگام خروج نیز شخص رئیس جمهور آقای  ممنون حسین در فرودگاه  مهمان را بدرقه کرد و طی اقامت کوتاه  آقای حسن روحانی دو مراسم ضیافت نخست وزیر و رئیس جمهور  پاکستان برگزار شد.

 اکنون در این سفر حضور وزیر مسکن پاکستان آقای ریاض حسین پیرزاده  جای پرسش است و در عرف دیپلماتیک  نوعی کاهش مراسم تشریفات سفر تعبیر می شود.

دست آوردهای سفر شامل هشت فقره سند فوق الذکر ، نامگذاری خیابانی به نام ایران ، دکترای افتخاری به رئیس جمهور ، بیانیه مشترک و چند مراسم  فرهنگی و باز دید از چند مکان فرهنگی  برای رییس جمهور و همسرش در مجموع از وزانت و اعتبار در  چنین سطحی  برخوردار نیستند.

 اسناد امضاء شده در این سفر نیز از اهمیت و جایگاه خاصی حکایت  نمی کند،  به ویژه یادداشت تفاهم ها در شأن یک چنین دیدار عالی رتبه نیست و حتی در سفر مدیران میانی نیز قابل حصول بود .

هدف‌گذاری  ده میلیاردی مبادلات تجاری  بین دو کشور نیز  با توجه به تحریم‌های ایران و تاکید پاکستان بر رعایت این تحریم ها  اقدامی حساب شده تلقی نمی شود به ویژه اینکه  طی چند دهه  گذشته دو کشور حتی نتوانسته اند سطح مبادلات خود را به ۵ میلیارد برسانند، حال ناگهان سطح ۱۰ میلیارد دلار را هدف گذاری کرده اند. همزمان با این سفر سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بار دیگر پاکستان را تهدید به تحریم کرد و گفت احتمال تحریم کشورهایی که به دنبال همکاری تجاری با ایران هستند وجود دارد.

 مبتکر هدف‌گذاری سطح ده میلیارد دلاری بین دو کشور باید روشن سازد  در حالی که چندین سال است  ایده شعار پنج میلیاردی توسط ایران ناکام مانده،  حال چگونه و با چه ابزاری ده میلیارد دلار هدف‌گذاری شده آنهم با وحود تحریم ها  و ارتباط نداشتن ایران با نهادهای اقتصادی جهان .

صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران قبل از سفر رئیس جمهور کلیپی از میزان مبادلات تجاری ایران و پاکستان را با رقم حدود  دو میلیارد دلار صادرات ایران و ۶۷۳ میلیون دلار  صادرات پاکستان به ایران پخش کرد. رئیس جمهور نیز از هدف گذاری ۱۰میلیارد دلاری برای مبادلات تجاری بین دو کشور سخن به میان آورد، این در حالی است که  تحریم های  ایران عملا تجارت مستقیم با پاکستان را مختل کرده است.

 سفر رئیس جمهور به دو شهر بزرگ لاهور و کراچی  بسیار به جا و مناسب ارزیابی می شود ولی باید این نکته را در نظر داشت که مردم پاکستان به طور کلی نسبت به ایران از چنین ابراز احساسات و علاقه ای برخوردارند و لذا نباید آن را محدود  و منحصر به  این سفر آقای رئیسی کرد  . این علاقه پاکستانی‌ها به ایران ریشه در تاریخ ، فرهنگ و پیوندهای مشترک تمدنی دارد که در نتیجه این عوامل و عناصر ، همدردی و همدلی و همراهی مردم پاکستان نسبت به ایران را ایجاد کرده است.

 و اما ارزیابی نهایی از سفر رئیس جمهور به پاکستان:

 تشریفات سطح پایین و دو روز سفر به لاهور و کراچی از نظر برخی  بیانگر آن است که این سفر به اصرار طرف ایرانی صورت گرفته تا آقای رئیسی برای سفر به سریلانکا  مستمسک سفر پاکستان را داشته باشد . پاکستانی‌ها در مراودات با کشورهایی مثل ایران به امتیازات اقتصادی چشم دوخته اند همان انتظاری که از عربستان و سایر کشورهای عربی دارند.  ولی از قرار معلوم نسبت به امتیاز مالی از ایران مایوس شده و از طرف دیگر دندان های ما را شمرده و ذائقه مسئولین را تشخیص داده اند.  از این رو با اظهارات ستایش گونه و مدیحه  سرایی از قدرت و شوکت و عظمت ایران در گذشته و حال  دل ما را خوش کنند.   در این سفر هم برخی چهره ها از ایران به‌عنوان پادشاه جهان اسلام و شیر خاور میانه یاد کردند و البته از اینکه دل ما از عملیات  وعده صادق خنک شده، سخن گفتند. ظاهراً این شگرد پاکستانی‌ها  جواب هم داده و رضایت طرف ایرانی را نیز جلب کرده  است.

 قبل از انقلاب در پاکستان ، ایران از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده‌ ولی طی چهار دهه گذشته به مرور این جایگاه ‌ایران  تقلیل یافته و عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس جای آن را گرفته اند  به طوریکه شهباز شریف اولین سفر خارجی خود را به عربستان اختصاص داد و متعاقب آن،  وزیر خارجه عربستان در صدر یک هیئت  اقتصادی و سیاسی به اسلام آباد سفر کرده و پیرامون چگونگی سرمایه گذاری در پاکستان به مذاکره ‌پرداخت.  قرار است در آینده نزدیک، یک هیئت  شامل شرکتهای عربستانی برای اجرای این تفاهمات به پاکستان  سفر کنند.

پاکستان زمانیکه انتظارات خود از ایران را عملی نمی بیند و از سوی دیگر روابط را در یک فاز بی اعتمادی  و بعضآ چالشی مثل تشکیل گروه زینبیون، موشک‌پرانی و گروههای تجزیه طلب و تروریست می بیند طبیعی است که روی روابط با عربستان تمرکز بیشتری کند و به ایران صرفا نگاه نمایشی برای استفاده داخلی داشته باشد.

 در مجموع سطح تشریفات پایین که پاکستان برای رئیس جمهور قائل شد و اسناد نه چندان مهم امضاء شده و دست آوردهای ناچیز سفر  بیانگر این است که اینگونه سفرها ی تشریفاتی و تجملاتی بیشتر با پیگیری ایران صورت گرفته که وزارت خارجه مدیریت آن را به عهده داشته و احتمالا حوزه سیاسی و اقتصادی وزارت  خارجه بیشتر به خاطر کسب اعتبار سعی در متقاعد کردن عالی ترین مقامات از جمله رئیس جمهور به انجام سفر نموده در حالیکه شأن و جایگاه رئیس جمهور کشور  به مراتب بیش از این است که خرج  اینگونه سفر های تشریفاتی با دست آوردهای اندک شود.

به نظر می رسد حوزه  پاکستان در وزارت خارجه  توجه  ویژه شخص وزیر و سازمانهای  نظارتی به برنامه ریزی های سطحی کسانیکه تجربه لازم را  در امور پاکستان ندارند و با دادن اطلاعات نادرست  تصمیم گیران کلان را دچار اشتباه کرده و اعتبار  کشور را قربانی امیال  اداری و صنفی خود می سازند،  طلب می کند.

روابط با پاکستان برای ایران اهمیت حیاتی دارد  و ایجاب می کند به جای این  سفرهای تشریفاتی با دست آوردهای ناچیز به موارد و مطالب عمیق  و سرنوشت ساز  تامین کننده منافع ملی ایران  تمرکز شود وگرنه فرصتهای موجود از بین می رود  به طوری که ترمیم آنها  در آینده  پر هزینه و ناممکن خواهد بود.

دیگر خبرها

  • فرج‌الله شوشتری به‌عنوان سرپرست معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری سمنان منصوب شد
  • تصویری دیده نشده از ۱۶ سالگی آیت‌الله هاشمی در کنار دوستانش
  • عالم غرب مدرن وارد دوران بحران انحطاط خود شده است
  • زرشناس: عالم غرب مدرن وارد دوران بحران انحطاط خود شده است
  • شرایط ناپایدار برای مناطق غربی و جنوبی لرستان
  • هزینه فایده سفر رئیس جمهور به پاکستان
  • خاطره فواد ایزدی از دوران تحصیلش در آمریکا + فیلم
  • فیلم/ خاطره عجیب فؤاد ایزدی از دوران تحصیل در آمریکا
  • ورود سامانه‌ ناپایدار به کرمانشاه
  • ورود سامانه ناپایدار به استان کرمانشاه